اعترافات یک فیلسوف
دوستان عزیزم به بهانه نمایشگاه بین المللی کتاب امسال رفتم سرکی بین کتابهای ریز و درشت نمایشگاه کشیدم.امسال به نظرم آمد نمایشگاه هیچ شورو هیجانی نداشت.به قول دوستی مردم بین نان و کتاب نان را انتخاب می کنند.حتی غرفه کتابهای کودکان (به قول سپهر پسر کوچولوی من،مهد کودک کتاب )که سال های پیش به شدت شلوغ بود امسال خلوت و بی روح بود.قیمت کتابها هم که شما بهتر می دانید چنگی به دل نمی زد.
چند سال پیش که به نمایشگاه رفته بودم کتابی از ژان ژاک روسو خریدم با نام اعترافات،این کتاب که نوعی اتوبیوگرافی روسو هم هست در نوع خود کم نظیر است.نویسنده معتقد است کتابی نوشته که قبلا و پس از او کسی جرات نوشتنش را نداشته و ندارد.یعنی اعتراف به تمام گناهان ریز و درشتش در زندگی.
طنز تلخ تاریخ زمانی در مورد این فیلسوف آشکار می شود که شما او را با کتاب امیل در مورد تربیت فرزند می شناسید اما کسی که به دیگران آموخته چگونه فرزند تربیت کنند هرگز فرزندان خود را تربیت نکرد حتی آنها را بزرگ هم نکرد .او به علت تصور غلطی که در مورد ازدواج و بزرگ کردن فرزندان توسط والدین داشته هر پنج فرزند بی نوای خود را بر پله های نوانخانه ای در پاریس می گذارد و از مسولیت بزرگ کردن آنها شانه خالی می کند.روسو در کتاب اعترافات با اعتراف به این گناه بزرگ مورد سرزنش بسیاری از فلاسفه همدوره خود از جمله ولتر قرار می گیرد.وی خود به شدت از این کار ابراز ندامت می کند اما به قول شاملو تو را چه سود از باغ و درخت که با یاس ها به داس سخن گفته ای.در هر حال نوشتن کتاب اعترافات همانگونه که روسو خود نیز عنوان می کند شجاعت بسیاری می خواسته و در نوع خود کتاب کم نظیری به حساب می آید.
روسو در جایی از کتاب راجع به امساک و خساستی که به آن دچار بوده می گوید:پولی که داریم ما را آزادمی کند اما پولی که می خواهیم به دست آوریم ما را برده می کند.وی معتقد است به همین دلیل در تمام عمرش از پول خرج کردن می ترسیده است.
حسین پور
نظرات شما عزیزان:



دربار ه ژان ژاک روسو کتابش درباره تربیت کودک و بچه های خودش هیچ اطلاعی نداشتم . واقعا ممنون .